نهم ربیع الاول
سالروز آغاز ولایت و امامت و زعامت
آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها،
حضرت مهـدی مـوعـود (عج)
بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــورش تبریک و تهنیت باد.
سرانجام دولت عباسیان به حاكمیت «احمد بن جعفر متوكل عباسی» ملقب به معتمد علی ا... كه ازسال ۲۵۶ هجری قمری تا سال ۲۷۹ به مدت۲۳ سال بر جهان اسلام حكومت كرد تصمیم گرفت در ماه ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری به زندگی امام حسن عسگری (ع) پایان دهد و عده ای با توجه به شایعه خبری مبنی بر عدم ازدواج و فرزندی از حضرت ایشان خط پایانی براعتقاد دوازده امامی شیعه میدانستند ولی ازازدواج پنهان امام حسن عسگری (ع) با ملیكه دختر قیصر روم و تنها فرزند برومندشان خبری نداشتند و روز نهم ربیع الاول سال ۲۶۰ هجری اولین روز امامت حضرت مهدی حجة بن الحسن امام زمان (عج) روز جشن مسلمانی است كه روایت منقول پیامبر اسلام (ص) از سنی و شیعه رامبنی بر جانشینان دوازده گانه ایشان به اوصیاءمعصومین آن رسول گرامی تطبیق میكنند وآخرین آن اوصیا را وجود مقدس حضرت بقیها..الاعظم معرفی میكنند.
امام عصر(عج) فرمودند:
اگر خواستار رشد و كمال معنوى باشى هدایت مى شوى ، و اگر طلب كنى مى یابى (بحار الأنوار، ج 51، ص 339)
امام عصر(عج) فرمودند:
و اما در پیشامدها و مسایل جدید به راویان حدیث ما مراجعه كنید ، زیرا كه آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم . (بحار الأنوار، ج 53، ص 181)
امام عصر(عج) فرمودند:
ملعون است، ملعون است كسى كه نماز مغربش را به تأخیر بیندازد، تا زمانى كه ستارگان آسمان پدیدار شوند.(بحار الأنوار، ج 52، ص 15)
امام عصر(عج) فرمودند:
هر كس در اجراى اوامر خداوند كوشا باشد ، خدا نیز وى را در دستیابى به حاجتش یارى مى كند .(بحار الأنوار،ج51،ص331)
امام عصر(عج) فرمودند:
همانا خدای تعالى مردم را بیهوده نیافریده و بدون تكلیف و جزا رهایشان نكرده است .(الغیبة للشیخ الطوسی، ص 174)
امام عصر(عج) فرمودند:
زمان ظهور و فرج ما با خداست، و تعیین كنندگان وقت ظهور، دروغگویانند.(بحار الأنوار، ج 53، ص 181)
پیامکهای آغاز امامت امام زمان(عج)
آغاز امامت امام عصر(عج) بر تمامی شیعیان و منتظران حضرتش مبارک باد.
بیا دو باره پاک کن زجاده ها غبار را به عاشقان نوید ده رسیدن بهار را!
تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را!
ای عشق! بیا كه سینههامان شد چاك «این النّبأ العظیم؟»، گشتیم هلاك
چشمی كه تو را ندیده باشد كور است خون شد دل ما، «متی ترانا و نراك»
در تاك مگر شراب پنهان نشده؟ در غنچه مگر گُلاب پنهان نشده؟
ای بیخبران كه مُنكر صبح شدید در شب مگر آفتاب پنهان نشده؟
زد اگر کسی در خانهات، دل ماست کرده بهانهات
که به جستجوی نشانهات، ز سحر شنیده بشارتی
شد بسته در هر دو جهان، از بس كه خشكید زمین و آسمان، از بس كه
بد نیست اگر كمی خجالت بكشیم خون شد دل صاحبالزّمان، از بس كه...؟!
وسط «الست بربکم» شدهایم در نظر تو گم
دل ما پیاله، لب تو خم، زدهایم جام ولایتی
تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی ، تو قیام کن که قیامتی
ز فراق چون ننالم من دلشکسته چون نی که بسوخت بند بندم زحرارت جدایی
ز دو دیده خون فشانم ز غمت شب جدایی چه کنم که هست این ها گل باغ آشنایی